تمدن بدلی ( نقد مدرنیته ، مدارس علوم غرب و تکنولوژی )

مدرنیته و متعلقاتش، دین و شریعتی مجزا ست و اگر آن را به عنوان روش و ابزاری خام بپذیریم، به تدریج شریعت و دینمان را تغییر می دهد.

تمدن بدلی ( نقد مدرنیته ، مدارس علوم غرب و تکنولوژی )

مدرنیته و متعلقاتش، دین و شریعتی مجزا ست و اگر آن را به عنوان روش و ابزاری خام بپذیریم، به تدریج شریعت و دینمان را تغییر می دهد.

مشخصات بلاگ
تمدن بدلی ( نقد مدرنیته ، مدارس علوم غرب و تکنولوژی )

علوم جدید و تکنولوژی، مختص سبک زندگی ماده گرایی غرب و در واقع شاخه ای از جهانبینی و شریعت اومانیست است که محرّک آن نظام سلطه و سرمایه می باشد.

آخرین نظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 


نظام آموزشی ای که در آن:
اولا سِن خبرگی جهت اشتغال با سن بلوغ انطباق نداشته باشد،
و ثانیا توازنی میان آمار تقاضای بازار اشتغال در رشته های مختلف و برون دهی سازمان آموزشی نباشد،
بدون فایده و منشاء انواع مفاسد است.
اینجانب ریشه بسیاری از معضلات کشور را در نظام آموزشی فشلی می دانم که سالهاست با شاکله غربی و فرسوده در کشور برقرار است و جای تعجب دارد که چرا هیچگونه فکر سالمی ورای محتوا و ساختار آموزشی وجود ندارد و معلوم نیست که عمدی در کار است و یا حقیقتا قدرت فکری حضرات در همین اندازه است.

 

 

علم

 

برای نمونه طرحی در اینجا ارائه می دهم که البته می تواند به بحث گذاشته شود و پخته تر و جامع تر گردد.
صرفنظر از عده ای اندک که می باسیت مرجع علمی جامعه گردند و کارهای فوق تخصصی را بر عهده بگیرند، برای عمده افراد، بیش از 60% دروس آموزش و پرورش! و آموزش عالی هیچگونه ضرورتی برای اشتغال ندارد و از 40% باقیمانده، حدود 30% برای شروع کار غیرضروری است.
اینکه ما جوانان را معطل نگه داریم تا همه علوم به ظاهر مفید را در یک بازه زمانی عریض و طویل بیاموزند و پس از دانشمند! شدن وارد محیط اشتغال شوند باعث شده میان سن فارغ التحصیلی و بلوغ جنسی حدود 6 الی 8 سال فاصله ایجاد گردد و گاه تا سن اشتغال و تشکیل خانواده 10 الی 12 سال. و این فاصله، جامعه ای ساخته با نوجوانان و جوانانی آسیب پذیر در برابر انواع انحرافات و وسوسه ها و مبتلا به مفاسد جنسی و مشکلات روحی و روانی. و در پی آن بی رغبتی به تشکیل خانواده و یا تشکیل خانواده در سنین بالا و کاهش نسل و سستی بنیان خانواده و ... (البته این نامه را پیش از اینکه این اتفاقات تا این حد موجود رخ دهد نوشته بودم).
با در نظر گرفتن دوره دوم ظهور خلاقیت در سنین 11 تا 14 سالگی و مطالعه و بررسی استعدادهای نوجوانان، آموزش و پرورش می تواند پس از یک سری آموزش های عمومی تا سن حدود 14 سالگی، به صورت نهادی قراردادی با صنایع و کشاورزی و ... عمل کند.
به عنوان مثال، شرکت ها و صنایع و غیر آن، آمار مطالبه متخصصان مورد نیاز خود را اعلام کنند و پس از استعداد یابی و علاقه مندی، آموزش و پرورش همان تعداد نیروی متخصص را به صورت فشرده در مدت 6 ماه تا یکسال آموزش دهد (البته برخی تخصص ها همانند پزشکی را می توان از همان کودکی استعدادیابی نمود و آموزش داد.) و پس از آن بازارکار موظف باشد افراد مذکور را استخدام رسمی نماید.
سپس طبق یک دوره قانونمند و برنامه ریزی شده، افراد، در کنار اشتغال موظف باشند به عنوان مثال به مدت 5 الی 8 ساعت در هفته و به تدریج کمتر از آن آموزش ببینند.
تجربه نشان می دهد بازده آموزشی، تحقیقاتی و حتی بازده کاری در این حالت (کار و آموزش توأم) به مراتب بیشتر است.
با این طرح افراد از همان اوایل جوانی، شاغل می گردند و آماده برای تشکیل خانواده. همچنین معضل عدم توازن بیرون دهی نظام آموزشی و تقاضای بازارکار برطرف خواهد شد و دیگر با کشوری پر از جوانان رها شده و مجرد به بهانه تحصیل مواجه نخواهیم بود.
بنده با تجاربی که دارم مطلع هستم که غالب تخصصی ترین مشاغل به بیش از 6 ماه آموزش تخصصی نیاز ندارند و باقی آموزش را می توان همراه با کار تکمیل نمود.
و همچنین معضل کمبود شغل را به راحتی می توان با بازگرداندن مادران به منزل و دادن فرصت های کاری به آقایان (به استثنای مواردی که کار
تخصصی ویژه بانوان است که آنهم می بایست با برنامه باشد) برطرف نمود. که البته این امر هم با بی غیرتی مسئولان امر سازگاری ندارد.

چطور عقل ناقص حضرات به این نمی رسد که نباید مفاد درسی و ساعات تحصیلی دختر و پسر همسان باشد! چرا دختر بچه باید هفته ای 5 روز و روزانه 5 ساعت از 7:30 تا 13 در مدرسه باشد؟! چه عجله ای ست؟ دختر نیاز به آموزش خیاطی آشپزی گلدوزی کیک پزی و ... دارد نه دروس خشک و مزخرفی که فایده ای برایشان نیست. آنهم شاید هفته ای 5 ساعت. چرا اصرار دارند دختران و زنان را به بیرن از خانه بکشانند؟!!

نکته ای دیگر درباره ساختار کلاس های درسی عرض کنم که کلاس های آموزشی می بایست در حجره هایی در حیاط اماکن مذهبی ( مساجد و ... ) در بستر گسترده طبیعت باشد با فضایی باز و سبز که در این صورت برای رفع کسالت و خشکی دروس نیازی به مخدراتی چون موسیقی نخواهد بود.

نکته بعدی اینکه نباید دانش آموزان کلاسی داشته باشند و معلم یا استاد وارد کلاس آنان شود بلکه باید اتاقی مختص معلم و متعلق به او باشد و دانش آموزان وارد اتاق شخصی او بشوند.


مطالب بالا در سطح فکری موجود و با فرض مقبولیت علوم غربی نوشته شده است.

1388 هـ . ش .

 

 

در مزارآباد شهر بی تپش

وایِ جغدی هم نمی آید به گوش

 

نظرات  (۱۰)

بعد از چند سال فعالیت در فضای وبلاگ یک آدم به در بخور پیدا شه اونم شمایی
آفرین
بیشتر بنویس و گاهی مخاطبان عام رو در نظر بگیر و پست های کم بنویس
خواستی محتوا جمله ی کوتاهی یا در حد یک پاراگراف بده به من 
با فوتوشاپ عکس نوشته یا پوسترش کنم
  • سعید پارسا ارسنجانی
  • ضمن تبریک روز جمهوری اسلامی و اعیاد رجبیه.
    بسیار زیبا بود.
    به امید روزی که مسئولان از خواب غفلت بیدار شوند و به جای اینکه غرب را قبله خود بگیرند، برای خود نظامی مبتنی بر ارزش های انسانی و اسلامی بنا کنند.
  • رضا چترزرین
  • من هم موافقم اما کو گوش شنوا باید خودمون دست به کار بشیم من که به اینده امیدوارم 
    اقای علی عبدالعالی هم همیشه تو تلوزیون داد میزنه که اقا نظام اموزشی
    پاسخ:
    شهر خالی‌ است‌ ز عشاق، بود کز‌ طرفی        مردی‌ از غیب‌ برون‌ آید و کاری بکند
  • رضا چترزرین
  • مادر هارو هم قبول دارم باید برن تو خونه به درستی بچه تربیت کنن متاسفانه پدر مادر هایی تربیت کردن و تربیت می کنند که خودشون نیاز به تربیت داشتند دارند
    اینکه شما از فضای وب در جهت تعالی فکری استفاده میکنید قابل تحسینه و اما در مورد اشتغال و کمبود اون فقط به هدایت خانم در خانه و محصور کردن اون ها درست نمیشه بلکه به فکر های تو خالی و بدونه خلاقیت مسوولان ی که طمع و حرص جیب های خودشون اجازه ی فکر کردن به جیب ملت رو بهشون نمیده و معضل باند بازی و رابطه و چند شغله بودن آقایان و خیلی مشکلات دیگه خرج کردن منابع مالی در جایی که به باد رفته و شغلی رو ایجاد نمیکنه معضل اشتغال رو رقم میزنه .یادمه اعراب جاهلیت رو به سخره میگرفتند که خلافت حضرت علی رو قبول نداشتند چون سن ایشون هم کم تر از بقیه بوده حالا هر چقدر نگاه میکنم این همه پیر جاهل که باز نشسته نمیشند و همه میبیند که بازدهی ندارند ولی بازم سرکار موندن و جای چندین جوان و باتجربه و باهوش و گرفتن و امثال الهم .یه جوری داستان عشق وطن باورت کنند /که فردا روز خاک وطن بر سرت کنند /نابرده رنج گنج میسر میشود عزیز/رو دیده باز کن چه در کشورت کنند
    پاسخ:
    سلام علیک
    ممنون از شما. با شما موافقم. خارج شدن خانم ها در محیط های کاری مختلط مفاسد زیادی رو به بار آورده که حتی مادران متاهل هم در این وضع سالم نمانده اند. بطوری که یک خانم ساعات بیشتری رو با مردان همکار سپری می کنه و با همکار خودش روابط بیشتری داره تا با شوهرش.
    گذشته از اینکه مشکل اشتغال و تحصیل و مسکن و مشکلات متعدد دیگر مشکلات اقتصادی و فرهنگی، نقدینگی و ... همگی مختص سبک زندگی مدرن هستند که در سبک زندگی الهی مفهومی ندارند.
  • علی کشاورز
  • ادم باید چی بگه...
    چه با ادب!
    پاسخ:
    با سلام
    ممنونم. بله بسیار مؤدبانه نوشتم ولی کو گوش شنوا. کیه که قدر اینهمه نصیحتهای مؤدبانه و بانزاکت رو داشته باشه! متاسفانه گرازهای حرامخوار به فکر منافع حیوانی خودشان هستند و نسل ایران رو به سختی و فقر در معیشت و فحشا کشوندند.
  • حمدان مقدم
  • درود بر شما

    نسخه از کتابتان می شود بفرستید؟
    پاسخ:
    سلام
    پی دی اف کتاب در بالای سایت هست

    با مسئله و چالشی که جامعه با آن روبه روست و شما به خوبی تشریح فرمودید کاملا موافقم اما راه حل پیشنهادی در آخر برای حل مشکل اشتغال یعنی بازگرداندن مادران به منزل خیلی غیر منطقی به نظر می رسد. اتفاقا به نظر من یکی از دلایل عقب ماندگی جامعه ما این است که به بهره گیری از استعدادهای زنان اهمیت چندانی نمی دهد.

    پاسخ:
    استعداد اصلی زن تربیت و پرورش فرزندان و حضور و گرمابخشی به محیط منزل و خانواده هست.
    ضمنا اگه منظور عقب افتادگی از تمدن غرب است چه بهتر که عقب بیافتیم.
  • محمد جواد
  • سلام بر آقای سمائی

    از مدارس نظامیه چه دانشمندانی و افتخاراتی بیرون آمد

    از مدارس مدرن چه بیکارانی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">