نور انواع لامپ در تقسیم بندی طبایع در طب الهی در زمره انوار سرد مصنوعی و مولد رسوبات سودا (سرد و خشک) می باشد.
بیماری های ناشی از افزایش خلط سودا؛ انواع سرطان، دیابت، افسردگی، وسواس، ام اس و ...
پنهان شدن اقیانوس ستارگان و محرومیت بشر جدید از رؤیت آیات باشکوه خداوند در آسمان شب
ضعف و بیماری های چشم
اختلال در ترشحات غدد درون ریز
دیرخوابی و به هم ریختن ساعت بیولوژیک بدن
...
آیا از تأثیرات مخرب آپارتمان نشینی بر جسم و روح باخبرید؟
...
آیا می دانید دوری از نور خورشید و خاک با ما چه می کند؟
...
از لایه های پنهان تأثیر ورود پلاستیک از البسه و فرش و ... به محیط زندگی چه می دانید؟ آیا از مضرات مواد نفتی و سیمان و فوم و آهن در سازه های جدید باخبرید؟
...
تا به حال توجه کرده اید که دغدغه ها و بحران هایی همانند تحصیلات و کسب مدرک، اشتغال، مسکن و ... همچنین بحران کم آبی، بحران اقتصادی و تورم و ... مولود همین تمدن جدیدند و در سبک زندگی سالم در چهارچوب علوم الهی این دغدغه ها و بحران ها بی معنی اند.
...
آیا می دانید این همه تجهیزات مدرن درصدد رفع بحران هایی هستند که خود مسبب آنند!
...
...
زندگی مدرن ما را از مشاهده آیات رحمت الهی دور کرده و جهانی متوهم با صور خیالی اختراعات بر مبنای علم ناقص بشری نصیب ما کرده است. آیا می دانید محصول این جهان مصنوعی و توهم زده چه نوع انسانی خواهد بود؟
...
آیا می دانید ما را با این علوم و تکنولوژی مشغول کرده اند تا معنا و هدف و زیبایی زندگی سالم را نفهمیم و متوجه برده بودنمان در نظام سرمایه داری نشویم ...
یابن الشّبیب! درد حسین درد جان فزاست
یابن الشّبیب! روضۀ ما داغ پر بلاست
یابن الشّبیب! درد حسین درد بی کسی است
یعنی عزیز فاطمه شبگرد بی کسی است
یابن الشّبیب! عمۀ ما را کتک زدند
آتش هزار بار به باغ فدک زدند
یابن الشّبیب! کوچه به دل غم نشانده است
یعنی هنوز دست علی بسته مانده است
یابن شبیب خنده مرا ترک می کند
خَدّ التّریب را چه کسی درک می کند؟
یابن الشّبیب! غصه دلم را کباب کرد
شیب الخضیب دیدۀ ما را پر آب کرد
یابن الشّبیب! جرم یتیم سه ساله چیست؟
دیگر پس از امام کُشی آه و ناله چیست؟
یابن الشّبیب! قصۀ معجر نگفتنی است
جریان حنجر و دم خنجر شنفتنی است
یابن الشّبیب! غارت خیمه عجیب بود
در شعله ها سلالۀ حیدر غریب بود
یابن الشّبیب! دختر ترسیده دیده ای؟
در زیر خار طفلک خوابیده دیده ای؟
یابن الشّبیب! جدّ مرا سر بریده اند
پیش نگاه عمۀَ ما سر بریده اند
علی اکبر لطیفیان