چکیده
با اینکه در ساختار عقیدتی جوامع اسلامی کنونی، ایمان به نبوت پذیرفته و با دلایل متقن اثبات می شود. ولی متأسفانه در سیر علمی و عملی تمدنسازی، همانند جوامعی تفکر و رفتار میگردد که کأنه از اساس، نبی ای و رسالتی نمیشناسند. اصل بنیان نبوت بر قصور قدرت ادراکی نوع انسان به جهان و عوالم محیطش میباشد که در این وادی تفاوتی میان امور دنیوی و اخروی نیست. همانگونه که با عقل و ادراکات خود میفهمیم که مرز احاطه علمی ما نسبت به روح و معاد و امور خُلقی و ... تا کدام حد است. همین نسبت در امور مادی و دنیوی نیز وجود دارد و در تمامی زوایای وجودی جسم و روح انسان جاری ست و با توجه به اینکه امور جسمانی و روحانی انسان با یکدیگر مرتبط و درهم تنیده است هرگز مکتب و روش علمی و فنی ای که به علم ناقص بشر متکی است جواز تصرف و ارائه انتظام علمی و ساختار معیشتی و به اصطلاح، پیچیدن نسخه در دامنه بایدها و نبایدهای زندگی ایمانی را ندارد. حال اگر بخواهیم در خارج از چهارچوب منطقی مکتب وحی طبابت کنیم یا نظامی برای تغذیه، معماری، نساجی، صنعت و ... ارائه دهیم. در تقابل با مکتب نبوت و وحی ایستاده ایم
از باب تلنگر به ذهن منجمد دلبستگان به علوم غرب و آنان که علم را از غیر مکتب وحی و اهل بیت عصمت طلب کردند.
در خطبه اول نهج البلاغه، امام علی، باب علم رسول خدا صلی الله علیه وآله، اساسِ خلقتِ انسان را بر چهار طبع گرمی و سردی و خشکی و تری بیان می فرماید.
نهج البلاغة - خطب الإمام علی ( ع ) - ج 1 - ص 20 - 21
ثم جمع سبحانه من حزن الأرض وسهلها ، وعذبها وسبخها ، تربة سنها بالماء حتى خلصت . ولاطها بالبلة حتى لزبت . فجبل منها صورة ذات أحناء ووصول وأعضاء وفصول . أجمدها حتى استمسکت ، وأصلدها حتى صلصلت . لوقت معدود . وأمد معلوم . ثم نفخ فیها من روحه فمثلت إنسانا ذا أذهان یجیلها . وفکر یتصرف بها ، وجوارح یختدمها ، وأدوات یقلبها . ومعرفة یفرق بها بین الحق والباطل والأذواق والمشام والألوان والأجناس . معجونا بطینة الألوان المختلفة ، والأشباه المؤتلفة . والأضداد المتعادیة والأخلاط المتباینة . من الحر و البرد . و البلة و الجمود . واستأدى الله سبحانه الملائکة ودیعته لدیهم وعهد وصیته إلیهم .