یکی از مخاطبان مطلبی مطرح کرد که در اینجا به پاسخ آن می پردازم
ایشان با ناراحتی و گله از نقد اینجانب به موسیقی بیان داشت که عالَم بر اساس موسیقی خلق شده و ... و چرا با هنر مخالفت می کنی؟!
در ابتدا باید عرض کنم جهان بر اساس هارمونی و مهندسی پیچیده ناظم هستی آفریده شده
و موسیقی و نوازندگی هم بر اساس هارمونی ست.
ولی اینکه هر هارمونی ای را قابل انطباق بر نظم و مهندسی هستی بدانیم نقطه اشتباه برخی (حتی بزرگانی) می باشد.
به عنوان مثال همه جهان مخلوق خداوند است ولی در این جهان خبائث هم وجود دارد و حتی در محدوده طیبات هم هرگونه برخورد و استفاده ای مجاز نمی باشد.
آیا گوشت حلزون و مارمولک با گوشت گوسفند وشتر در یک حد است؟
آیا می توان در مخالفت با نجاست سگ گفت سگ هم مخلوق خدا ست؟!
خبائث که بر اثر گناهان انس و جن بوجود آمده بخشی از همین جهان ما ست.
نظم موسیقی هم از این قائده مستثنی نیست. هر نظمی همسو با نظم آفریدگار نیست.
موسیقی و ساز های مربوط به آن هم جعل و بدلسازی شده از صوت حسن ذوالبواطن ملکوتیان است.
و اینکه این نظم دارد و آن هم نظم، دلیل برهمراستا بودنشان نمی شود.
ساعت نظم دارد خورشید و ماه هم نظم دارند اما این دو نظم یک مبداء و غایت دارند؟
ربات و ماشین نظم دارند موجودات زیستی هم نظم دارد ...
از حیل ابلیس و شیطان صفتان جنی و انسی قداست دادن به واژه هاست تا ظرفی مقدس نما بسازد و مظروف پلیدش را در آن قی کند.
این تقدس سازی بدون تعربف مشخص و تفکیک حدود حق و باطل در مفاهیم و مصادیق آن واژه رخ می دهد بطوری که یک تقدس کلی و بی اساس در ذهن عوام تثبیت می گردد.
همانند واژه های آزادی عرفان علم فلسفه عشق هنر و ...
در پرسش فوق نمیشود ما تعریفی از هنر ارائه دهیم که شامل فعل خطای ما بشود بعد مخاطب را متهم به ضدهنر بودن کنیم. همانند ایرانیان باستان که تمدن و نجابت و کردار نیک را خودشان تعریف می کردند که شامل نکاح با خواهر و مادر و تقدس ادرار فاعل اینکار و برتری سگ بر انسان و الی ماشاء الله خرافات و اعتقادات و رفتار شیطانی بود و بعد اصرار دارند ایرانی های پیش از اسلام نجیب و متمدن بودند!! و اوج نجابتشان العیاذ بالله نکاح با مادر و غسل با شاش مرد مقدس یعنی کسی که با مادرش نکاح کرده بود!