مردی از اهل قم قیام می کند، مردم را به سوی حق دعوت می نماید، جمعیتی نیرومند که مانند پاره های آهن (سخت و استوار) هستند، به گرد او جمع می شوند که طوفان های حوادث آن ها را نمی لرزاند، و از جنگ با دشمن خسته نمی شوند، و ترس به آن ها راه ندارد، و توکلشان به خداست .» - محدث قمی، سفینة البحار، ج 2، ص 446
قیام و مجاهدات انبیاء همیشه توام با آفات و موانعی بوده که ثمرات دعوت ایشان را محدود می نمود. انقلاب ایران نیز از این قاعده کلی مستثنی نبوده و علیرغم پیروزی های متعدد با آفات و چالش هایی مواجه بود که با وجود عظمت و ظفر های ابتداء انقلاب، پس از چهل سال شاهد انحراف و افول آن هستیم. جدای از اینکه برخی امید به صعود مجدد حکومت به سوی برقراری ارزش ها دارند. حال این امید بجا باشد یا نباشد، درباره وضع موجود باید بگوییم در آستانه چهل سالگی انقلاب آنچه از ثمرات این جنبش عظیم تاریخی می بینیم عزت و قدرت نظامی ای ست که در تاریخ ایران و اسلام کم سابقه بوده و نعمت رهبری فقیه و شجاع. و در عین حال تبدیل شدن عمدی کشور به فاحشه خانه ای بزرگ توسط مسئولان حرام لقمه و دیوث مملکت که مسئولیت و انقلاب را به بازی گرفته و قدر این جهش بزرگ تاریخی را ندانسته اند.
از جمله این آفات، آمیختگی تئوری حکومت با تفکرات لیبرال و بنیان فکری غربی ست که موجب فرو نشستن تدریجی شور و حرارت برپایی دین و عدالت در جامعه شد. این افول به روشنی در حیطه های فرهنگی و سیاسی و اقتصادی مردم مشاهده می شود و پس از چهار دهه جز پوستی از آرمان های اسلامی در ایران باقی نمانده است. اکنون هم که در رسانه های عمومی افتخارات حکومت شمرده می شود مبنا کاملا غیر اسلامی و مربوط به تمدن مادی ست.