تمدن بدلی ( نقد مدرنیته ، مدارس علوم غرب و تکنولوژی )

مدرنیته و متعلقاتش، دین و شریعتی مجزا ست و اگر آن را به عنوان روش و ابزاری خام بپذیریم، به تدریج شریعت و دینمان را تغییر می دهد.

تمدن بدلی ( نقد مدرنیته ، مدارس علوم غرب و تکنولوژی )

مدرنیته و متعلقاتش، دین و شریعتی مجزا ست و اگر آن را به عنوان روش و ابزاری خام بپذیریم، به تدریج شریعت و دینمان را تغییر می دهد.

مشخصات بلاگ
تمدن بدلی ( نقد مدرنیته ، مدارس علوم غرب و تکنولوژی )

علوم جدید و تکنولوژی، مختص سبک زندگی ماده گرایی غرب و در واقع شاخه ای از جهانبینی و شریعت اومانیست است که محرّک آن نظام سلطه و سرمایه می باشد.

آخرین نظرات

عشق بیماری روانی و ناشی از غلبه سوداست و زیر مجموعه ای از وسواس طبقه بندی می شود و اینکه دریا، غروب و پاییز آن را تشدید می کند ناشی از سودا بودن آن است. آنچه مثبت و الهیست محبت است از ریشه حب و روییدن که انسان را افسرده و متوهم نمی کند بلکه باعث رشد و تعالی انسان می شود و دین چیزی جز حب نیست، محبت انسان به کمال و جمال ازلی و آنچه در راستای اوست. در قرآن کریم واژه حب آمده نه عشق. واژه حب از روییدن است و عشق از خشک شدن و نابودی.

از امام صادق علیه ‏السلام درباره عشق پرسیدم، فرمودند:
آن‏ها قلب‏ هایی هستند که از ذکر خداوند تهی گشته‏ اند، پس خداوند آن‏ها را به محبت غیر خود گرفتار کرده است.

عشق

ابن سینا می گوید: هذا مرض وسواسی شبیه بالمالیخولیا. (نظر ابن سینا به عنوان طبیب آورده شده نه چیز دیگری !!)
در لغت نامه دهخدا در توضیح واژه عشق آمده است: مرضی است از قسم جنون که از دیدن صورت حسن پیدا می شود، و گویند که آن ماخوذ از عَشَقه است و آن نباتی است که آن را لبلاب گویند، چون بر درختی بپیچد آن را خشک کند، همین حالت عشق است بر هر دلی که طاری شود صاحبش را خشک و زرد کند.

ذهن شخص وسواسی، که ملهَم شیاطین است، ارضای روان شخص مبتلا را نسبت به تکرار اعمالی غیرمنطقی مشروط میکند. بطوری که بیمار، نجات دروغین خود را منحصر در ارتکاب آن عمل و یا پرداختن مکرر به آن فکر می بیند.

جوان مبتلا به مرض عشق هم نجات تصویر شده از جانب نفس را در رسیدن به شخص واحدی می انگارد کانه غیر آن کمالات در عالم وجود ندارد و نرسیدن به معشوق حالت روانی او را تشدید می نماید. و معشوق را بزرگ و بزرگتر می انگارد. در حالی که شخص موحد زمام امورش را به رب العالمین سپرده و نرسیدن و نبودن قضای الهی در وصلتی خود یکی از عوامل دل کندن و خالی نمودن فکر از ادامه مسیر خواهد بود. و هرگز دست خداوند در عالم، بسته نیست و فیض و کرمش از اعطای بهتر به بنده اش کوتاه نیست.

برای تشخیص عشق بیمارگونه و محبت الهی، آنچه فرد را افسرده کرده و باعث ناراحتی او نسبت به تقدیر می شود و مزاحمتی با عبودیت شخص دارد و حتی لحظه ای مخل آرامش روان و فکر راحت او شود نشانه شیطانی بودن افکار، و آنچه مسبب انبساط و وسعت قلب است نشان الهی بودن می باشد.

نظرات  (۱)

سلام

خیلی با نوشته شما موافقم

اما چه طور میشه از مرض عشق رها شد؟
پاسخ:
علیک سلام
با فکر درست و عقلانی درباره موردی که گرفتارش شده، مشورت گرفتن از مشاوران متدین و سپردن تقدیر به خیری که خداوند می داند و ما نمی دانیم. و قبل از همه، پر کردن قلب با محبت الهی.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">