تمدن بدلی ( نقد مدرنیته ، مدارس علوم غرب و تکنولوژی )

مدرنیته و متعلقاتش، دین و شریعتی مجزا ست و اگر آن را به عنوان روش و ابزاری خام بپذیریم، به تدریج شریعت و دینمان را تغییر می دهد.

تمدن بدلی ( نقد مدرنیته ، مدارس علوم غرب و تکنولوژی )

مدرنیته و متعلقاتش، دین و شریعتی مجزا ست و اگر آن را به عنوان روش و ابزاری خام بپذیریم، به تدریج شریعت و دینمان را تغییر می دهد.

مشخصات بلاگ
تمدن بدلی ( نقد مدرنیته ، مدارس علوم غرب و تکنولوژی )

علوم جدید و تکنولوژی، مختص سبک زندگی ماده گرایی غرب و در واقع شاخه ای از جهانبینی و شریعت اومانیست است که محرّک آن نظام سلطه و سرمایه می باشد.

آخرین نظرات

۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فناوری» ثبت شده است

آوازه خوانی و موسیقی و کلاً تحول درونی انسان با چرخش و زیر و بم کردن صدا، چه مداحی باشد چه اشعار عرفانی و ... هیچ تأثیر مثبتی در سیر الی الله ندارد.

غم و شادی و رؤیا و عشق و هیجان و دلباختگی تولید شده بوسیله نت های موسیقی همه ریشه در توهم دارند و دارای نسبتی با حقیقت نیستند.
 

قال رسول الله – صلی الله علیه و آله – : کان اِبلیسُ اَوّلَ مَن تَغَنّی. - وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۲۳۱

رسول خدا – صلی الله علیه و آله – فرمود:

ابلیس نخستین کسی بود که به آوازه خوانی پرداخت.

 

عن ابی عبدالله علیه السّلام فی قول الله تعالی: «و اجتنبوا قولَ الزُّور» (حج، ۳۰)، قال: قول الزُّورِ الغِناء. - وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۲۲۷

امام صادق علیه السّلام درباره سخن خداوند که می فرماید:

«از گفتار باطل بپرهیزید»، فرمود: گفتار باطل همان آوازه خوانی است.


 

قال ابوعبدالله علیه السلام: لما مات آدم علیه السلام وشمت به إبلیس وقابیل فاجتمعا فی الأرض فجعل إبلیس وقابیل المعازف والملاهی شماتة بآدم علیه السلام فکل ما کان فی الأرض من هذا الضرب الذی یتلذذ به الناس فإنما هو من ذاک . - الکافی ج6 باب الغناء

امام صادق علیه السلام فرمودند:

وقتی آدم از دنیا رفت،‌ابلیس و قابیل خوشحال شدند. آن دو با هم جمع شدند و به نشانه شادی، برای مرگ آدم وسایل نوازندگی و سرگرمی ساختند و نواختند، پس هر چه در روی زمین از این وسایلی که مردمان لذت می‌برد وجود دارد، برگرفته از همانست.

 

پسر و دختر از نوجوانی و جوانی مبتلا به استمنا و لواط و زنا و تجرد و مشکلات روانی و ... اند و همچنین مشغول خواندن الگوریتم و حساب دیفرانسیل و فیزیک هالیدی و شیمی مورتیمر و اشعار ادبی و تعلیمات اجتماعی و هزار مزخرف بی انتهای دیگر که شیاطین غربی در خواب زمستانی حکما غالبمان کرده اند.

کأنه کسی بیدار نیست.

ولی تغییر تصویر یک کتاب درسی اینقدر صدا می کند!

 

 

یک نفر بنده را توجیه کند

 

حضرت آیت‌ الله حائری شیرازی در گفتگوی تفصیلی چکیده‌ ای از مبانی پول و بانک را به‌ زبان ساده طرح کردند. وزن علمی ایشان در مقوله پول و بانک چنان است که نظرات ایشان توسط نشریه معتبر «اکونومیست» مورد توجه قرار گرفت.
وی در کتاب ( پول رایج جهانی و احیای پول اسلام )، به ذکر 10 مورد از تناقضات و مشکلات اساسی پول فعلی که مبتنی بر «اعتبار» است اشاره کرده و در کتاب دیگر ( در اسلام پول نباید کار بکند ) جایگزینی را برای پول رایج پیشنهاد می‌کند.

از رسول خدا صلى الله علیه وآله نقل شده: زمانی خواهد آمد که مردمان همه رباخوار می شوند و اگر کسی نخورد غباری از ربا بر او خواهد نشست - مستدرک الوسائل

اگر از برخی حضرات پرسیده شود گرفتن و دادن سود به بانک ربا ست یا خیر، آنقدر مطلب را می پیچانند و اما و اگر هایی ناموجود را مطرح می کنند که سوال کننده گیج می شود.

 

در حال حاضر معاملات بانکی به اسم وکالت و محاسبه سود قطعی و علی الحساب انجام می شود تا از حالت ربا خارج شود.

بطور خلاصه مفهوش اینست که بانک به عنوان وکیل مبلغی پول ماهیانه به سپرده گذار به عنوان سود علی الحساب می دهد و در پایان سال محاسبه سود قطعی از کارکرد سرمایه صورت گرفته و سپس زیاد یا کمش رد و بدل می شود.

بطور مثال اگر کسی مبلغی نزد بانک بگذارد با محاسبه سود 20% ماهیانه سودش به او پرداخت می شود. در آخر سال اگر آن سرمایه 25% سودآوری برای سپرده گذار داشت 5% باقی مانده به وی پرداخت و اگر 15% بود آن 5% از پولش کم می شود.

ولی در واقع هرگز این ساز و کار در نظام بانکی به اعتراف خودشان و آنچه عیان است انجام نمی شود و به دلیل پیچیدگی قابل انجام هم نیست و تا به حال هم ندیده ایم که جایی تحقق خارجی داشته باشد.

بنابراین سود بانکی همان حکم ربا را خواهد داشت.

پیامبر صلی الله علیه و آله: إن الله عز وجل لعن آکل الربا وموکله وکاتبه وشاهدیه - امالى صدوق

خداى عزوجل رباخوار و ربا دهنده و نویسنده و شاهد بر آن را لعنت کرده است.
 

همانطور که گفته شد مبنای تمدن غرب، بر هم زدن انتظام حکیمانه جهان و ایجاد نظمی ریاضی در سامانه ای منفک از عالم منسجم طبیعت است.
 

الرحمن علی العرش استوی          الرحمن علی العرش استوی            

                                                       موسیقی

پرسش:

بسیاری از تکنولوژی ها رو میشه نوعی تسخیر در نظر بگیریم. مثلا ساختن کشتی هم در قرآن به عنوان تسخیر آب گفته شده. خب ساخت هواپیما و رفتن به فضا هم تسخیر آسمانه برای انسان.

هواپیما

 
یکی دیگر از دام­ های غرب برای ورود فرهنگ ماده ­گرایی به جهان اسلام، تطهیر علوم اومانیستی با انتساب آن علوم به مسلمانان و اعطای این مدال افتخار به اسلام است که در این مسیر مدیون فرهنگ اسلام و تعالیم بزرگان آن هستند. و اینکه غرب راهی را می­ پیماید که ادامه و تکامل! سیر علمی موجود در شریعت اسلام است.
شیمی

 ساعت دیکتاتوری پنهان است

مدرنیته

در زمانه مدرنینته هیج چیز در جای خود نیست                            
مدرنیته برای هر چیزی جایگزین دارد.

(اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ).

بدانید زندگى دنیا تنها بازى و سرگرمى و تجمّل پرستى و فخرفروشى در میان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است،

به این ترتیب "غفلت" و "سرگرمى" و "تجمل" "تفاخر" و "تکاثر" دوران هاى پنجگانه عمر آدمى را تشکیل می دهند.

  1. دوران کودکى         لعب و بازى
  2. نوجوانى                لهو و سرگرمى و مسائل غیر جدى
  3. جوانى                   زینت و تجمل پرستى               
  4. میانسالی              کسب مقام و فخر
  5. کهولت                   افزایش مال و نفرات و جمع ثروت

مدرنیتهمدرنیته

"تعصب بی‌جا و ندیدن امورات مثبت غرب و دانش آنها و همت‌شان در فناوری صحیح نیست"

این عبارت یا به دلیل سطح عقول مخاطبین گفته شده.

و یا ناظر به عدم توجیه گوینده در برابر زیرساخت های در هم تنیده فرهنگ مهاجم غرب است.

مبنای علوم و تکنولوژی غرب، ماده پرستی و اوج دست درازی نفس اماره در شهوات مادی در عالم طبیعت است که صدای شکست آن به زودی به گوش ها خواهد رسید. همتی هم که غرب در این وادی بکار برده جز از قلوب منجمد معطوف به دنیا، و کفر به عوالم قدس و بواطن هستی منبعث نمی شود.

دانشجو

راز هستی درسایه شوم مدرنیته و لوازم آن از دسترس بشر خارج و رابطه انسان جدید با شهود حکمت و جمال الهی در آینه زیبایی ها و تناسب دستگاه آفرینش قطع گشته است.

الإمامُ العسکریُّ علیه السلام : لَو عَقَلَ أهلُ الدنیا خَرِبَتْ.
امام عسکرى علیه السلام فرمودند: اگر اهل دنیا عقل خود را به کار مى بستند، دنیا ویران مى شد [چون به دنیا بى رغبت مى شدند].
بحار الأنوار : 78/377/3
شاید از خود پرسیده باشیم آیا صرفا هوش و استعداد ابزارسازی از آن انسان غربی ست؟ و اگر امت اسلامی هم نوابغ و شخصیت های باهوش و مستعدی داشته پس چرا هرگز مشی فنی و تکنیکی غربی از میان امت اسلامی برنخاسته؟!
مدرنیته
پاسخ در نوع نگرش انسان نسبت به عالم است. لازمه وجود روح مخترع و ساخت معیشت تکنیک محور و گذران عمر در علوم مادی، صرفاٌ فوران هوش نیست بلکه اختراع و نظامبخشی ریاضی معیشت جهت دستیابی به سرعت و سوددهی بالا علاوه بر هوش و استعداد محتاج روحی دنیازده، سرد و بی ابتهاج معنویست.
مدرنیته

وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَیَاةٍ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن یُعَمَّرَ وَاللّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ
و به یقین آنان را آزمندترین مردم و [هم آزمندتر] از مشرکان [نسبت‏] به زندگانى [دنیا] مى ‏یابى. هر یک از آنان دوست دارد که [به او] هزار سال عمر داده شود. و آنکه عمر دراز یابد، رهاننده او از عذاب [دوزخ‏] نیست. و خداوند به آنچه مى‏ کنند بیناست.

مدرنیته

شاید پذیرفتن اینکه چندین میلیارد انسان در توهم زندگی می کنند و علم و صنعت مدرن آنان را به بازی و بردگی پیچیده و در عین حال آشکاری گرفته، برای برخی سخت باشد. ولی مشغولیاتی همچون بازی های رایج که خیال انسان را مسحور خود کرده شاهدی روشن برای متوهم بودن انسان مدرن است. اینکه به راحتی می توان انسان های بالغی را به غم و افسردگی، شادی و نشاط و تحرک و تلاش های نفس گیر ولی کودکانه ترغیب کرد در حالی که انگیزه، هدف و محصولش، تقریبا هیچ باشد.

فوتبال



گفتگو با یکی از دوستان که در وبلاگ او صورت گرفت کامل و بدون سانسور:

سید حسین نصر مدرنیته را به خروس رنگارنگ نیمه سربریده ای تشبیه می کند که سریع و بیهوده به هر سو می جهد.
مدرنیته
 
 

جاهل، شیفته جلوات و جنبش آن است و شخص آگاه، منتظر به خاک افتادن عنقریب خروس.

 

شکست و افول، در ذات فن آوری و بالکل نظام مدرن اداری و معیشت غربی نهفته است و جز انسان های نادان، مسحور رنگ ها و تکاپوی ظاهری آن نمی شوند.


 

سبک زندگی جامعه اسلامی می بایست در جمیع زوایا، عبودیت ذات مقدس پروردگار عالم و در بستری توحیدی مرتبط با ملکوت هستی باشد و تکنولوژی نقطه حداکثری لذت جویی و دست و پا زدن انسان مادی در منجلاب جهان ماده در بستری منقطع از عالم قدس و ساخته شده بر مبنای نفسانیات و جهل بشری ست.
فهم این مطلب برای کسی که ارتباطی با توحید و عالم قدس دارد و فطرتاً تفاوت جمال و تجمل را درک می کند آسان است.

براساس معارف قرآن کریم، مخلوقات عالم ماده، ملکوت و اسراری دارند که بواطن و ملکوت آنها به سوی خداوند متعال است و این وجه تنزل یافته خلقت، آیات و نشانه هایی از خالق حکیم بشمار می روند.
در حالی که سازه ‏های بشری، باطنی در حد توهمات سازنده خود دارند.
حال اگر‏ این ‏آیینه‏ های ملکوت الهی تخریب شود، انسانی که تربیت شده جهانی پر از صور خیالی که ارتباط با باطن هستی ندارد، باشد چه انسانی خواهد بود و چه خُلقیاتی خواهد داشت؟
از آنجا که نفسانیت، مبنا و انتهایی ندارد و مقصدش سراب و ظلمات بی انتها ست، تمدنی که بنیانش بر نفسانیت باشد بنیان و سرانجامی ندارد.
در واقع انسان مدرن در بستر معیشتی زیست می کند که منقطع از عالم قدس و فرورفته در اختراعات برآمده از جهل و تمایلات نفس اماره ای ست که قائم به حقیقت توحیدی نیست.

با توجه به اینکه متن الگوی اسلامی ایرانی که بسیار خوشبینانه برای سال ۱۴۴۴ ایران نوشته شده هدفی مطلوب و متعالی است چند نکته در اینجا قابل تذکر است.

چه کسانی می بایست این الگو را پیاده سازی کنند؟؟!! حاکمان کودک مغزی که اندیشه لیبرال و سواری دادن به استکبار جهانی دارند؟؟ یا مسئولان فاسدی که جز به منافع شخصی خود فکر نمی کنند؟؟!!

هم اکنون به لطف نظام آموزشی ای که حضرات ناقص العقل بعد 40 سال نتوانستند حتی اندکی اصلاحش کنند ایران به فاحشه خانه ای تبدیل شده که جلوات کثیف آن در صدا و سیما با اینکه فرسنگ ها با حقیقت جامعه فاصله دارد نمایان است.

با اینکه این الگوی سال ۱۴۴۴ همانند اصل جمهوری اسلامی در شرایط فعلی تئوری مطلوبی است. ولی نباید نام اسلام حقیقی را برای آن هزینه کنیم زیرا که همانند نظام حاکمه جمهوری اسلامی تلفیقی از تمدن اسلام و قالب تمدن کفر است.


اى مردم، به زودى زمانى بر شما مى رسد که اسلام واژگونه گردد همچو ظرفى که با محتویاتش واژگون شود.. (نهج البلاغه خطبه103)
علم
واژه علم در روایات به معنی science نبوده بلکه معنایی فراتر و متعالی تر از دیدگاه بسته ماده گرایان دارد.
همانگونه که تفکرات، دکارت و مارکس و نیچه و فروید و ... در برابر تعالیم انبیاء جلوه ای ندارند و آمیخته به اباطیل هستند، علم نیوتن و مندلیف و تامسون و انیشتن نیز چنین است.
 
در بینش توحیدی تنها آن معلَّم الاسماء کلها ست که شأنیت اشیاء را کامل می داند و  هر گونه علم ناقص و آلوده به جهل و هوای انسان چون واقف به جمیع جهات و زوایای عالم و بواطن آن نیست به جای اصلاح جهان جز تخریب چیزی به دنبال ندارد.
آنچه را گنجش توهم کرده ای - از توهم گنج را گم کرده ای
  • علی رضا