کتاب درسنامه غنا و موسیقی متن دروس خارج فقه رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای
این مجموعه، دروس مفصلی در استخراج حکم غنا و موسیقی می باشد.
به کسانی که تمایل دارند از سیر استخراج و استنباط حکم موسیقی و غنا از قرآن و فرمایشات اهل بیت صلوات الله علیهم مطلع شوند پیشنهاد می کنم حتما این کتاب را مطالعه کنند.
از مزایای کتاب جامع بودن آن در آوردن همه ادله موجود، آیات و روایات و نقد و بررسی مفصل آنان می باشد.
از آنجا که اینجانب به نتیجه گیری نهایی از این سیر تحلیلی نقد دارم موارد اشکال خودم را بطور خلاصه مطرح میکنم.
حرمتِ فی الجمله غنا و موسیقی کاملا واضح و بدون تردید است.
رهبر بیان می دارد: عبارت غنا در روایات را نباید ترجه لغوی (ترجیع و تحسین صوت) کرد بلکه باید دید مفهوم اصطلاحی آن در عرف آن زمان چه بوده.
و این کاملا مورد قبول است.
بر اساس این مبنا، غنا در روایات به مفهوم هر ترجیع و تحسین صوت نیست بلکه به معنی آوازه خوانی خواهد بود.
تا اینجا قبول
از مطالعه و بررسی ادله روشن می شود غنا (آوازه خوانی) مطلقا حرام است ولی رهبر 3 قید را از آیات قرآن و روایات مطرح می کند.
1- لهوی بودن
2- مضل عن سبیل الله بودن
3- باطل بودن در مقابل حق
آیه محوری مورد استناد این است:
ومن الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبییل الله بغیر علم ویتخذها هزوا اولئک لهم عذاب مهین
و بعضى از مردم سخنان بیهوده را مىخرند تا مردم را از روى نادانى، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهى را به استهزا گیرند براى آنان عذابى خوارکننده است!
که در روایت معتبر، از مصادیق آن را غنا دانسته اند.
ایشان می گویند که لهو بودن و مضل عن سبیل الله بودن قیود غناست
یعنی هر غنایی حرام نیست بلکه باید لهوی و مضل باشد.
آیا تشخیص مرز اضلال عن سبیل الله برای انسان ها مقدور است؟!
درحالیکه امام معصوم علیه السلام "لهو الحدیث لیضل عن سبییل الله بغیر علم" را غنا می داند یعنی هر غنایی این خصوصیات را دارد نه اینکه اینها محدد و مقید دامنه غناست. در واقع ذات غنا لهوی ست مضل عن سبیل الله.
سپس ایشان ملاک تشخیص لهوی بودن را عرف می دانند که مشکل بودن و پیچیده بودن آن واضح است.
آیا این مسبب لغزیدن جامعه به سوی غنا و وضع فعلی نمی شود.
در حالیکه به نظر حقیر، اطلاق حرمت آوازخوانی و آلات موسیقی از آیات و روایات واضح است.
سلام علیکم
قیاس شما در مورد نگاه حرام با موسیقی و قیودش مع الفارق هست. چون این دو تا دو موضوع متفاوت با شرایط مخصوص به خودشون هستند.
در مورد مدخلیت عرف در تشخیص غنا اگر دقت می کردید در کتاب عرف رو مستقلا مرجع تشخیص معرفی نکرده.
سؤال: گفته میشود تشخیص مفسده داشتن و حرام بودن غنا بر عهده مکلف است، آیا این حرف صحیح است؟
این سوال رو من مبتنی بر این کتاب این طور پاسخ دادم:
برخلاف تصور عموم، این حرف صحیح نیست. ملاک حرام بودن «غنا»، ویژگیهای آن است. یعنی چنانچه خواندن لهوی مضل عن سبیل الله باشد، حرام است هم برای خواننده هم برای شنونده. حالا این تشخیص با عرف است یعنی وقتی بر اساس دلایل به این نتیجه رسیدیم خوانندگی حرام، غناء لهوی مضل عن سبیل الله هست، تشخیص مصداق خارجی آن و اینکه آیا این آوازی که اجرا میشود، لهوی به نحو مضل عن سبیل الله هست یا نه، با عرف است. اما اگر مکلف در تشخیص عرف شک کرد، آنوقت تشخیص با خود اوست. اگر تشخیص داد که این صوت مصداق حرام است، میشود حرام.