اساس حیل ابلیس بدلسازی از نمونه های حق و ارائه نُسخ سرابگونه از نعمت های الهی ست که مثال های آن مکرر و پراکنده در نوشته های قبلی آورده شد.
و غالبا و شاید تمامی این موارد، نسخ آلوده و بدلی در بستر تمایلی فطری و متعالی که در نهاد انسان خلق شده، فعالیت می کند و آن گرایش پاک و نیاز حق را با نسخه بدلی خود علی الظاهر ارضا می کند و به انحراف و رزالت و نتیجه ای نقیض می کشاند.
مثلا خمر که شرابی پاک و الهی ست و روزی اهل بهشت که نه دردسر می آورد و نه سستی عقل، توسط ابلیس به نسخه نجس و ضد عقل الکلی مبدل و ارائه می شود.
صوت حسن و تسبیح و حمد موجودات قدسیه به نسخه تاریک موسیقی و نوازندگی که به تفصیل راجع به آن صحبت شد.
نسخه شهوات زنائیه و غیر انسانی بجای تمایل پاک به زنان مطهره و نورانی بهشتی و مسیر ازدواج صحیح دنیوی.
حتی ساخت چراغ های جدید و ارتباطات مجازی و ... همگی ریشه در نیازی دارد که در تمدن الهی آخرالزمان نسخه صحیح آن ارائه خواهد شد و شکل کنونی ارتباطات مجازی و اختراعات بشری حاصل سوء استفاده ابلیس از این خلأ و نیاز می باشد.
مثال دیگر نسخه حکومت داعش است که ظاهرش شباهت به برخی ظواهر شرع دارد تا حدی که برای برخی اعمال حیوانی خود به دین خدا و آیات قرآن استناد می کنند!
یکی دیگر از ترفندهای شیطان جایگزینی علوم بی ثمر و انحرافی در مکاتب پیروان انبیاء می باشد همانند داخل کردن فلسفه وارداتی در طی قرون و نشر افکار فسیل در ادیان مشرکین با ژستی نوین و الفاظ و اصطلاحات غامض فلسفی، همانند عقیده به وحدت وجود و پیامدهایش.
و همچنین مدارس و آموزش های بی ثمر در محتوا و قالب غربی بجای مکاتب وحی

نسخه دیگر شیطان در بدلسازی های خود، مدارسی ست که نوگلان از همه جا بی خبر خود را حریصانه به کام آن می فرستیم و محرومیت از چنین مدارسی را خسران عظیم می پنداریم!

تاکیدم بر محتوا و قالب بدین شرح است که نه تنها محتوای فصول درسی که ساعت های روزانه و سال های عمر گرانبهای خود و سپس فرزندانمان را اشغال می کند بی ثمر و استعماری ست بلکه ساختمان و قالب فیزیکی و سخت افزاری این مدارس نیز بدلسازی شده و شیطانی ست.
در مکتب اسلامی محیط آموزشی می بایست مکانی دارای روح معنوی باشد و معلم فقیه در علوم دینی. اتاق های آموزشی متعلق به استاد باشد نه استاد مهمان دانش آموزان. تعداد اندک دانش آموزان می بایست توسط استاد انتخاب و تایید شوند و اجازات بجای مدرک باشد. ساعت های آموزشی نباید تا این حد زیاد و خسته کننده و در محیطی مرده و مصنوعی و بی ابتهاج روحی باشد.
در مدارس الهی محتوای آموزشی بر محور علوم وحی در سایه نفس الهی استاد است.
در مدارس کنونی همانند حکومت داعش که محتوای شیطانی در قالب مذهبی ارائه می گردد با استفاده از واژه های مقدس همانند علم و هنر و سواد فرزندان ما را به سوی تربیت مادی سوق می دهند.
مدارسی که گام نخست در آن داشتن گوشی های هوشمند و ارتباطات مجازی و اصالت دادن به علوم پایه ( ریاضی و شیمی و فیزیک و ...) و علوم تجربی ست و دائما در حال نشان دادن سرابی در دوردست های زندگی ست.
در این مدارس حتی از همان سطح دبستان شاهد دخترانی هستیم که از لحاظ جسمی به سن ازدواج و تشکیل خانواده رسیده اند ولی بر اثر نظام تعلیمی کج و ناتوان، رشد عقلانی کافی ندارند اینان همچنان در یک انتظام سخت و خشن روزانه 6 ساعت مشغول علوم بی فایده هستند درحالیکه روزی یک ساعت برای درس و تعلیم دختران کافی بود آنهم با محتوای ظریف و دخترانه در جهت شکوفایی استعداد مادری. محتوایی همانند علم اخلاق با محوریت قرآن و روایات، انواع هنر های مختص به بانوان در کنار آموزش های لذت بخش خانه داری آشپزی کیک پزی و ... هر کدام در یک رشته آنهم از ابتدای تحصیل نه در انتهای آن بعد مرگ سهراب!!
و همچنین پسرانی که میشد در مدت کوتاهی آنان را درآمدزا و استاد یک حرفه بار آورد تا قبل از سن بلوغ مستقل شوند ولی سال های سال در رفت و آمد اطاله تحصیلات بی فایده و مبتلا به انواع انحرافات و خالی از مردانگی و پر از حساب دیفرانسیل و توابع و انتگرال و فیزیک کوانتوم و شیمی مورتیمر!!

مدرنیته شریعتی مجزا ست که پیاده سازی احکام اسلام در بستر آن همانند وصله ناجوری ست که تطابق اضلاعش امکان پذیر نیست.